سلام ...سلام...
من رتگین کمانم ...اومدم این عکس رو بذازم و برم ... عید فطرتون هم مبارک ....
راستی افتابگردون می خواد بیاد یه عالمه عکس از بوم سفید بذاره ...
حتما بیاین سر بزنین ...
در مورد عکس هم بنظرین خوشحال می شم... راستی چرا امار وبلاگ با نظرا همخونی نداره ؟؟
حالا فعلا عکسو ببینید..............
فعلا باااااااااااااااااااااااااااای............
نظر یادتون نره .... کلی بابت این عکسا زحمتیدم..............
من اومدم ....... اره بابا خودمم رنگین کمان .....
نظررررررررررررررر..... نظر... پدرم در اومد...
سلام . کاری نداشتم از این ورا رد می شدم گفتم یه سر بزنم .
اینم یکی از شعرای سهراب . (من خیلی دوستش دارم)
ابری نیست
بادی نیست
می نشینم لب حوض:
گردش ماهی ها . روشنی . من . گل . اب .
پاکی خوشه ی زیست.
مادرم ریحان می چیند.
نان و ریحان وپنیر.آسمانی بی ابر.اطلسی هایی تر.
رستگاری نزدیک:لای گل های حیاط.
نور در کاسه ی مس چه نوازش ها می ریزد!
نردبان از سر دیوار بلند.صبح را روی زمین می آرد.
پشت لبخندی پنهان هر چیز .
روزنی دارد دیوار زمان .که از آن. چهره ی من پیداست.
چیزهایی هست . که نمی دانم .
می دانم سبزه ای را بکنم خواهم مرد.
می روم بالا تا اوج . من پراز بال و پرم.
راه می بینم در ظلمت . من پراز فانوسم.
من پراز نورم در شن
و پراز دار و درخت.
پرم از راه . از پل . از رود . از موج .
پرم از سایه ی برگی در اب چه درونم تنهاست.